به گزارش
پايگاه خبري تحليلي پيرغار به نقل از
جهانبين نيوز سيد محمد حسيني در يادداشتي نوشت:
با صنعتي شدن جوامع٬ بيشتر فراهم شدن امکان تحصيل براي زنان و پديد آمدن موقعيت هاي شغلي٬ برخي از زنان لباس همسري و مادري را چند ساعتي در روز از تن به در مي آورند و لباس فرم کار مي پوشند . گاهي مجبورند براي گذران امورات زندگي کار کنند . و گاهي براي حفظ موقعيت اجتماعي و گاهي نيز به خاطر علاقه اي که به کارشان دارند٬ ترجيح ميدهند ساعاتي را در روز فارغ از خانه داري و همسرداري و تربيت فرزندان در محيط کار بگذرانند.
با نگاهي کلان٬ بي ترديد جامعه به زنان کارمند نياز دارد . جامعه ايده آل و مقيد به اصول مذهبي و انساني٬ زنان پزشک و پرستار ميخواهد تا حتي المقدور مشکلات و بيماري هاي زنان را درمان و معالجه کنند. هيچ جامعه اي بي نياز از معلم زن نيست . و بسياري از شغل هاي ديگر که در برخي از آنان٬ زنان از مردان موفق تر و کارآمدتر نيز هستند .
ولي خانه و خانواده نيز به وجود همسر و مادر نيازمند است . بانوي کارمندي که هر صبح دوشادوش شوهرش خانه را ترک ميکند و لباس مادريش را براي چند ساعتي به تن مربي مهد کودک ميپوشاند تا در نبودش از فرزند يا فرزندانش مراقبت کند ؛ در تمام طول مدتي که در محل کارش ميگذراند٬ ثانيه اي از ياد فرزندانش قافل نيست . و اين حس نگراني را هرگز مردي که همسرش خانه دار است درک نکرده است . چون هميشه از اين بابت خيالش راحت است که همسرش در خانه به بهترين شيوه از فرزندانشان مراقبت ميکند .
اين در صورتي است که اگر مرد هم در خانه بماند و از فرزندان مراقبت کند بازهم زن در محيط کار اين نگراني و استرس را در وجود خود احساس ميکند که فرزندانش در نبود مادر چگونه ميگذرانند ٬ چه ميخورند چه ميپوشند و آيا امروز به سرويس مدرسه شان رسيده اند٬ آيا در درسهايشان موفق بوده اند؟ و هزاران دغدغه ي ديگر که هر زني در محيط کار آنها را با تمام وجود حس ميکند. گاهي نيز شدت اين استرس ها باعث ميشود زن يک تماس تلفني با خانه برقرار کند و از احوال همسر و فرزندانش مطلع شود که اين کار نيز حکايت از ناآرامي روحي مادر در محيط کارش دارد دليل اين نگراني و استرس نيز همان مهر مادري و احساس مسئوليتي است که خداوند در دل هر زني قرار داده است.
پس زناني که فرزند دارند در محيط کارشان با استرس بيشتري نسبت به همسرشان ساعات کاري را سپري ميکنند . گام بعدي که زنان کارمند استرس بالاتري نسبت به مردان تحمل ميکنند در هنگام ورود به منزل٬ پس از اتمام روز کاري است. مردان از زماني که لباس کارشان را از تن در مي اورند و راهي منزل ميشوند ساعت استراحت خودشان را شروع شده ميبينند. وقتي به خانه ميرسند تمام فکر و ذکرشان٬ لم دادن و استراحت کردن و نوشيدن يک فنجان چاي داغ است.
برعکس بانوي کارمند در حال بازگشت به خانه تمام استرس هايي که در مورد فرزندان و همسرش در طول روز داشته است را در طول مسير با خودش مرور ميکند تا به خانه برسد . درب خانه که باز ميشود اولين نگاه زن به آشپزخانه و ظرفهاي نشسته و خانه ي بهم ريخته مي افتد استرسش چند برابر ميشود٬ خستگي کار روزانه و فشار روحي کاري که در پيش دارد براي رسيدگي به امور خانه و فرزندان و... به او اجازه نميدهد لحظه اي آرام بگيرد . اين در حالي است که نامرتب بودن خانه و فکر اينکه براي شام چه چيزي بايد پخته شود٬ چندان براي مرد مشغوليت ذهني ايجاد نميکند و او کماکان در حال ذخيره سازي و توليد هورمونهايي براي کاهش استرسش است.
مرد در حال استراحت است و زن مانند اسفند روي آتش.
در واقع مادر که شاد و با روحيه نباشد نگراني و ناآرامي اش٬ خواه ناخواه به محيط منزل سرايت ميکند و از گرمي کانون پر مهر خانواده کاسته ميشود؛ فرزندان و همسر نيز با حس مادر و همسر خانه شريک ميشود. جرقه ي ماشيني شدن و درگير روزمرگي شدن در خانه زده ميشود که تبعات بسياري در پي دارد.
کم شدن رسيدگي به تربيت فرزندان ٬ آنها را در معرض خطرات گوناگون قرار ميدهد . همين که مادر زمان کمتري را در اختيار دارد که با فرزندش در خانه بگذراند و يا نميتواند مدت زماني را تنها براي حرف زدن و يا براي يک وعده غذا خوردن با خانواده صرف کند . هم در روحيه ي خودش تاثير دارد و هم در روحيه ي فرزندان و اعضاي خانواده...
حضرت علي عليه السلام در نهج البلاغه از زن به عنوان ريحانه تعبير به ميان مي آورند. يعني موجود لطيف و حساسي که شايد نتواند قهرمان صحنه نبرد و کار و تلاش روزمره و تامين کننده ي معاش باشد ولي اقيانوسي از مهر و محبت و ايثار است که بدون وجودش استمرار نسل آدمي ممکن نيست. پس بدانيم وجود پر ارزشمان را در چه راهي صرف ميکنيم شايد خيلي ها بتوانند به جاي يک زن در مغازه اي فروشندگي کنند ولي هيچ کس جاي او را حتي براي ساعاتي کوتاه بعنوان مادر براي فرزندانش نميتواند پر کند.
در جوامع غربي و مدرن٬ که از زندگي سنتي فاصله ي زيادي گرفته اند؛ بيشتر زنان مجبورند همانند مردان براي گذراندن زندگيشان سخت کار کنند و هر زني کار کردن را وظيفه ي خود ميداند . انديشمندان غربي آثار اين کار کردن و تحمل فشارهاي کاري و خانوادگي را٬ به حداقل رسيدن شادي زنان و بالارفتن آمار افسردگي و ابتلا به بيماري هاي روحي ميدانند.
خلاصه مطلب اينکه نگاه کنيم و ببينيم مادر بودن و همسر بودنمان را براي چه کاري بيرون از منزل براي ساعتي رها ميکنيم؛ آيا بيرون از خانه و در محيط کارمان٬ کساني بيشتر از فرزندانمان به وجودمان نيازمندند؟ در غير اينصورت حضور تمام وقت در خانه هم براي روحيه ي خود زن مناسب تر است و هم در تربيت فرزندان تاثير بسزايي دارد .